چادر
23 بهمن 1396 توسط آمنه سپهوند
?دم مرد فروشنده گرم❕
که وقتی با چادرم وارد بوتیکش شدم گفت:
خانم قیمتای ما بالای پونصد شیشصد تومنه
پایین پاساژ ارزون تره??
?دم دوستم گرم❕
که وقتی با هزار شوق و ذوق آماده میشم برای بیرون رفتن باهاش لحظه آخر زنگ زد و گفت: عزیزم نمیشه یه امروز چادر نزاری?
?دم اون دوستی که توی پارک پوست موزش رو به سیاهی چادرم کشید?
وقتی نگاهش کردم با تمسخر گفت: اوا فکر کردم سطل آشغالی ??
♦️شاید اینا از نظر شما ساده باشن
ولی به علی قسم بدجور دل میشکونن??
دمتون و دمشون گرم
که از من ، من ساختید…..?
✅یادتان باشد من به حرف شما چادر نزاشتم
که حالا به حرف شما چادرم را بردارم?